افغانستان: آزار و اذیت زنان در ولایت بیقانون غور
مردان مسلح در ساحات خارج از کنترل دولت با معافیت عمل میکنند.
افغانستان: آزار و اذیت زنان در ولایت بیقانون غور
مردان مسلح در ساحات خارج از کنترل دولت با معافیت عمل میکنند.
موردی که در آن زن بیوهیی لتوکوب و تحقیر شد و دختر 12سالهاش از سوی خسران سابقهی وی در بدل پول به ازدواج داده شد، میزان بیقانونی در ولایت جنوب غربی غور را نشان میدهد.
ولسوال این ساحه به آی دبلیو پی آر گفت که با آنکه وی از این قضیه خبر دارد، نمیتواند در موضوع مداخله کند، چون ملیشههای محلی به مراتب قدرتمندتر از او استند.
غور یکی از عقبماندهترین ولایات افغانستان است که برخی مناطق آن زیر ادارهی شورشیان بوده و از کنترل دولت کاملاً خارج است. خشونت جنسیتی، از جمله ازدواجهای زیر سن و اجباری در این ولایت گسترده است.
(به گزارش افغانستان: فروش دختران در برابر گلهای از گاو مراجعه کنید.)
گلدسته 45 ساله، به آی دبلیو پی آر گفت که به خاطری آزار و اذیتی که متحمل شده امید عدالت ندارد. این بیوه چهار پسر و دو دختر دارد و در روستای برنجی ولسوالی دولینه ولایت غور زندگی میکند.
دوسال پیش، شوهرش- اکبر- از دنیا رفت. او میگوید که بلافاصله پس از مرگ شوهرش برادران وی هریک حاجی امیر و غلام حضرت به لت و کوب و بدرفتاری با او آغاز کردند؛ حتا برای تحقیر وی موهایش را تراشیدند.
گلدسته میگوید که برادران شوهرش برایش میگفتند که، براساس عرف و عنعنات، حالا او و کودکانش در ملکیت آنها است و هرآنچه دل شان بخواهد میتوانند با آنها انجام دهند.
نخستین اقدام آنها تصرف 106 گوسفند و گاوی بود که از شوهرش به ارث برده بود.
گلدسته ادعا دارد که هردو مرد از افراد فرمانده ملیشه محلی بنام بشیر اند؛ کسی که فرمان توقیف ملکیت و آزار و اذیت گلدسته را داده بود.
سپس، حاجی امیر و غلام حضرت صفیه- دختر 12 ساله گلدسته- را در بدل 4000 دالر امریکایی به یک مرد 53 ساله در روستای برنجی به ازدواج اجباری دادهاست.
گلدسته برای جلوگیری از اینکار روزها را به گریه و زاری گذرانده و از مردم روستا تقاضای کمک کرده، ولی ثمری نداشتهاست. او میگوید: «مردان ظالم دخترم را مثل گاو و گوسفند فروختند، آنهم به مرد کهنسالی که صاحب چندهمسر دیگر نیز است.»
پس از آن حاجی امیر و غلام حضرت بر آن شدند تا گلدسه و دیگر دخترانش را نیز همینگونه به فروش برسانند. گلدسته به کمک مرد با سوادی در روستای شان، شکایتنامهای نوشت و آنرا به احمد حسین دانشیار ولسوال دولینه تحویل داد.
آی دبلیو پی آر نسخهیی از این نامه را مشاهده کرده که در آن گلدسته ولسوال را اطلاع داده که برادران شوهرش دوسال وی را لتوکوب و در اتاق تاریکی حبس کرده و موهایش را نیز تراشیدهاند. این نامه همچنین ازدواج اجباری دخترش و تهدیدات او و دیگر فرزندانش را بازگو میکند. در پایان، گلدسته از دولت میخواهد که در موضوع مداخله کرده و وی را همکاری کند.
دانشیار سرقت گلهی گاو و گوسفند گلدسته و ظلمی که بر دخترش صورت گرفته را تایید میکند. اما میگوید که نمیتواند وی را کمک کند، چون اختلافات اینچنینی را مردان مسلح محل حل و فصل میکنند، نه مقامات.
او افزود: «قانون در دولینه کار نمیدهد. در اینجا مردم به مردان مسلح گوش میدهند. برای من مهم نیست چه کسی گنهکار است، مهم این است که حکومت نمیتواند افراد ظالم را از انجام اینکارها باز دارد.»
دانشیار که در پنج سال گذشته ولسوال این منطقه بوده میگوید که وی روزانه موارد زیاد خشونت علیه زنان را دریافت میکند. او تصریح کرد که این موارد را حتا به دادستانها راجع نمیکند، از ترس اینکه مبادا خودش مورد حمله قرار گیرد. ولسوال میگوید: «اگر امروز بر این زورمندان فشار وارد کنم، فردا ساختمان دفتر را از دست میدهم.»
در گفتوگویی که آی دبلیو پی آر با بشیر- مرد قدرتمند محل- داشت، بشیر گفت که اگرچه ارتباط شخصیای با رفتار حاجی امیر و غلام حضرت با گلدسته ندارد، اما لتوکوب زنان بخش عادی از زندگی روزمره مردان این محل است.
بشیر میگوید: «بر حسب عرف و عنعنات مردم روستای برنجی، زن پس از مرگ شوهرش حتا صلاحیت خودش را ندارد، چه رسد به ادعای میراث.» وی در ادامه گفت که آنچه غیرقابل قبول است شکایت یک زن علیه مردان خانواده است.
بشیر در مورد ازدواج اجباری صفیه با مردی که 40 سال بزرگتر از وی است، گفت که این نیز بخشی از سنتهای محلی است.
آی دبلیو پی آر چندین بار تلاش کرد تا با حاجی امیر و غلام حضرت گفتوگویی داشته باشد، ولی موفق نشد.
عبدالحی خطیبی، سخنگوی والی غور از پاسخدادن به پرسشهای در مورد قدرت ملیشههای محلی برای بدرفتاری با زنان، سر باز زد.
او میگوید: «متاسفانه والی غور از قضیهی گلدسته خبر ندارد، چون ولسوال محل تا کنون این موضوع را به وی گزارش ندادهاست.»