امریکا: رویایی شیرین یا خاطره ای تلخ
یاسمن باجی در تهران
امریکا: رویایی شیرین یا خاطره ای تلخ
یاسمن باجی در تهران
ایرانیان معتقدند مذاکرۀ امریکا با رژیم فعلی ایران که ناراضیان زیادی دارد، خاطره کودتای ۲۸ مرداد و نقش امریکا در سقوط دولت مردمی و دموکراتیک محمد مصدق را برای آنها زنده می کند و می تواند به بحران بیاعتمادی ملت ایران به دولت امریکا که از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ آغاز شده است تداوم بخشد.
اینروزها بحث مهم محافل روشنفکری، مهمانیها و نیز درون تاکسیهای تهران این است که امریکا چه موضعی در قبال جنبش اعتراضی ایران دارد، از آن حمایت می کند یا در مورد آن بیتفاوت است، چگونه با دولتی که لفاظیهای تندروانه دارد، مذاکره میکند، چه بر سر پروندۀ اتمی ایران در این حیص و بیص میآید.
در واقع تقریباً همه مردم ایران، حتی در مناطق دورافتاده، نسبت به رفتار امریکا در برابر ایران حساس هستند اما این حساسیت در ماههای اخیر شدت گرفته است. تحلیل و تصور مردم از امریکا به تناسب سن و سال، طبقه و سوادشان از امریکا متفاوت است، برخی امریکا را قدرتی تعیین کننده در تحولات ایران می دانند و بقا و دوام یک دولت را به خواست امریکا نسبت می دهند، همان چیزی که در مورد انگلیس هم گفته میشد و هنوز هم تکرار میشود. مخالفان امریکا هم که طیف متنوعی را تشکیل می دهند، ظهور هر گونه جنبش سیاسی را انعکاسی از اراده امریکا می دانند.
به هر حال اینکه گفته میشود ایران یکی از کشورهایی است که مردم آن، بهرغم شعارهای ضد امریکایی دولتمردانش، روحیه ضدامریکایی ندارند بهره زیادی از حقیقت دارد. این امر دلایل مختلف دارد. معمولا وقتی از کودکان درباره امریکا پرسیده میشود، آنها در پاسخ می گویند که دوست دارند به امریکا سفر کنند زیرا خاله یا عمو یا بچه های دایی و عمو و خاله آنجا زندگی میکنند. شیرین 10 ساله می گوید: "دوست دارم خانه خالهام در امریکا (نیویورک) بروم. خاله و بچههایش به ایران می آیند، من هم دلم میخواهد بتوانم خانۀ آنها بروم." برای شیرین و برادرش امریکا به معنای خانه خاله و بچه هایش است.
برای جوانان، امریکا محلی برای تحصیل و کار است و درهای باز دانشگاههای امریکا بهرغم محدودیت ویزا اشتیاق سفر به امریکا برای تحصیل را در میان جوانان نخبه و بلندپرواز ایرانی زنده نگهداشته است. علی، فارغ التحصیل متالورژی از دانشگاه شریف، میگوید که دو سال پیش از دانشگاه ایلی نوی بورس گرفتهاست اما نتوانستهاست ویزا بگیرد. حالا که شرایط تغییر کرده، می خواهد دوباره اقدام کند.
موج مهاجرت ایرانیان به امریکا پس از انقلاب باعث شدهاست که بسیاری از پدران و مادران هم برای دیدن فرزندانشان که سالهاست در خارج از ایران و بهویژه در امریکا زندگی میکنند، به امریکا سفر کنند. مادر ۶۲ ساله ایرانی می گوید: "هر جا که پسر و نوۀ من زندگی می کنند، آنجا خانۀ من هم هست هر چند با وطنم فرق می کند."
به نظر می رسد در سالهای پس از انقلاب برخلاف تصوری که حکومت تلاش کردهاست از امریکا بسازد، افراد هر کدام بر اساس تجربه خود تصوری از امریکا دارند و دولت نتوانستهاست دخالتی در آن بکند. هر چند این تصور اصلاً ضدامریکایی نیست اما به این معنا هم نیست که آنان شیفتۀ امریکا هستند. این تصور حتی در نزد مردمان عادی و سنتی و نیز چپ گرایان ایران، تصوری نسبتا واقع بینانه از جامعه و دولت در امریکاست، از دولتی که منافعی دارد، قدرتمند و مداخلهگراست، جامعهای پویا با امتیازات انکارناپذیر دارد.
مردم، با وجود تصورنسبتاً مثبتی که دربارۀ امریکا دارند، از مذاکرات امریکا و ایران استقبال سردی کردهاند. البته گروههای مختلف دلایل متفاوتی برای بدبینی دارند ولی دلیل عمدۀ این سردی به نارضایتی مردم از نتیجۀ انتخابات و دولت فعلی برمیگردد که معترضان آن را نامشروع می دانند.
خانم تحصیلکردهای که خانهداراست، در توضیح این نارضایتی می گوید: "امریکا هم دنبال منافع خودش است و برایش فرقی نمی کند چه دولتی سر کار باشد. دولت فعلی هم که ضد امریکا نشان می دهد برای نجات خودش از مخمصهای که فعلاً در آن گرفتار شدهاست، حاضر است هر معامله ای بکند و این به ضرر ایران است. این مذاکره منصفانه نیست."
دانشجویان هم که در حال حاضر بخش فعال جنبش اعتراضی ایران را تشکیل میدهند، از مذاکرات راضی نیستند. یکی از دانشجویان دانشگاه امیرکبیر و فعال دانشجویی می گوید: "ما انتظار داشتیم که دولت اوباما که ادعا میکند به حقوق بشر توجه دارد، جنبش اعتراضی ایران را ببیند و دولتی که حقوق بشر را زیر پا گذاشتهاست به رسمیت نشناسد." دانشجوی دیگری از دانشگاه علم و صنعت می گوید: " دولت بوش و اوباما فرقی با هم ندارند، ادعای توجه به حقوق بشر و دموکراسی امریکا تو خالی و شعاری است."
روشنفکران که هم در طیف بدبینان به مذاکرات ایران و امریکا قرار دارند، دلیل مخالفت خود را نگرانی برای منافع ملی ایران ابراز می کنند. یکی از نویسندگان و مترجمان برجسته کشور درباره مذاکرات می گوید: "واقعیت آن است که امریکا در افغانستان دچار مشکل است و یکی از راه حلهای بحران افغانستان را مذاکره با ایران میداند. دولت ایران هم مدتهاست که علاقۀ خود را به مذاکره نشان دادهاست، اینها همیشه می خواستهاند با امریکا مذاکره کنند."
اما وی دربارۀ مذاکرۀ امریکا با دولت فعلی معتقد است که زمان نامناسبی است "چرا که اعتراض جدی در جامعه نسبت به حکومت آغاز شدهاست. برخی میگویند امریکا دولتی ضعیف مثل دولت فعلی را برای مذاکره مناسب میداند چون می تواند از او امتیاز بگیرد. این تصور، می تواند در بحبوحۀ درگیریهای داخلی بحران رابطه ایران- امریکا را عمیقتر کند.
اما برخی تحلیلگران روابط بینالملل در ایران معتقدند که مذاکرات زیاد هم به نفع دولت فعلی ایران نیست. یک استاد دانشگاه تهران می گوید: "مذاکرات بهطور قطع محدود به پرونده هسته ای نخواهد شد بلکه مسائل زیادی از جمله مسئلۀحقوق بشر و آزادیهای مدنی هم مطرح خواهد شد. به هر حال، اگر دولت فعلی از منافع ملی بگذرد مشکلاتش در داخل بیشتر خواهد شد و اگر با غرب کنار نیاید و غرب به قولهای ایران نتواند اعتماد نکند باز هم تحت فشار قرار خواهد گرفت. این مذاکرات در واقع بحران مشروعیت دولت را تشدید خواهد کرد. "
وی دربارۀ انتقاد مردم از بیتوجهی امریکا به اصولی مانند حقوق بشر و آزادی می گوید امریکا نمیتواند خیلی هم به این اصول بیتوجه بماند، نه صرفا به دلیل اینکه جنبش سبز همدلی جهانی و حتی همدلی افکار عمومی امریکا را به خود جلب کردهاست، بلکه به دلیل دیدگاههای رقیب در امریکا که معتقدند باید اعتراض مردم ایران را در نظر گرفت. هر چند که مردم درست تشخیص داده اند که در روابط بینالملل اصول اخلاقی مانند حقوق بشر و آزادی زیور و آرایشی برای سیاست خارجی و تامین منافع است."
دولت ایران درباره مذاکره با امریکا تبلیغات زیادی در داخل نمیکند، اخبار منتشرشده نیز در اینباره محدود است و هنوز شعار مرگ بر امریکا در نماز جمعه تکرار می شود اما مردم بر این باور هستند که رفتار احمدی نژاد، رئیس جمهور ایران، و حتی آیت الله خامنهای، رهبر ایران، مانند یک برنده است، نه برندۀ مذاکرات بلکه برندۀ مسابقۀ داخلی در مذاکره با امریکا. روزنامهنگاری می گوید: "این احساس برندهبودن، به دلیل آگاهی از تمایل مردم به حل این بحران سی ساله است ولی مردم نمی خواهند احمدی نژاد که نماینده آنها نیست با امریکا مذاکره کند. دلیل استقبال نکردن جامعه ایران از این مذاکرات هم همین است."
یاسمن باجی نام مستعار یک روزنامهنگار ایرانی است.