علیاکبر صالحی سیاست خارجی ایران را "هستهای" میکند؟
هنوز معلوم نیست که سرپرستی صالحی بر وزارتامور خارجه ادامه مییابد.
علیاکبر صالحی سیاست خارجی ایران را "هستهای" میکند؟
هنوز معلوم نیست که سرپرستی صالحی بر وزارتامور خارجه ادامه مییابد.
مذاکرات تازه ایران با گروه "پنج به علاوه یک" در استانبول (۲۱ و ۲۲ ژانویه) تفاوتی عمده با دورهای پیشین چنین مذاکراتی دارد: ریاست هر دو دستگاه امور دیپلماسی و فعالیتهای اتمی ایران به عهده یک نفر، علی اکبر صالحی، است.
از یک ماه قبل که منوچهر متکی، وزیر سابق امور خارجه ایران، به شکل ناگهانی در زمان ماموریت دیپلماتیک در سنگال، به حکم محمود احمدینژاد عزل شد و علی اکبر صالحی به عنوان سرپرست وزارت خارجه ایران برای دورهای سه ماهه جانشین او شد گمانهزنیها درباره چشمانداز مذاکرات اتمی جمهوری اسلامی بالا گرفت.
در خارج و داخل ایران کسی شک ندارد که برنامههای تهران در زمینه سیاستخارجی و فعالیت اتمی از سوی آیتالله خامنهای تدوین میشود. اما نکته مهم این است که نقش وزاری خارجه در روشهای سیاسی تاثیر میگذارد.
مقایسه عملکرد وزاری خارجه پیشین نشان میدهد که مثلا تفاوتهای فردی میان کمال خرازی و منوچهر متکی چه عامل تعیینکنندهای در شناخت سیاست خارجی ایران است که البته اصول آن را آیتالله خامنهای تعیین میکند.
برهمین مبنا، بسیاری از تحلیلگران غربی همزمان با معرفی سرپرست وزارت امورخارجه پیشبینی کردند که از این پس سیاست خارجی ایران "هستهای" میشود. اتفاقی که در این مدت کوتاه از زمان انتصاب صالحی تاکنون روی نداده است.
همچنین هنوز مشخص نیست که رییس جمهور آیا علی اکبر صالحی را به عنوان نامزد احراز مقام وزارت امور خارجه و برای کسب رای اعتماد به مجلس معرفی خواهد کرد یا برای ۳ ماه دیگر حکم سرپرستیاش را تمدید میکند.
با توجه به سوابق تحصیلاتی و شغلی علی اکبر صالحی برخی او را یک تکنوکرات اتمی میدانند و به همین سبب منتظر بودند که با عهده گرفتن دستگاه سیاست خارجی ایران، تحولاتی در پرونده اتمی ایران روی دهد.
در آستانه مذاکرات استانبول، صالحی به طرفهای مذاکره کننده هشدار داده که این آخرین فرصت برای غرب است و اگر زمان بگذرد "تبادل سوخت دیگر توجیهی ندارد."
این موضع علی اکبر صالحی از سوی دیگر چهرههای جمهوری اسلامی از جمله محسن کوهکن، عضو هیات رییسه مجلس نیز انعکاس یافته که گفته است: "اگر غرب به مذاکرات بی فایده ادامه دهد احتمالا مجلس مسیر این مذاکرات را مسدود و بهانهگیریهای آنان را پایان یافته تلقی میکند."
در مذاکراتی که پاییز گذشته در ژنو صورت گرفت روسیه، فرانسه و آمریکا به ایران پیشنهاد کردند که اورانیوم کمتر غنیشده خود را با سوخت هستهای آماده برای مصرف در رآکتور تحقیقاتی تهران مبادله کند. هدف از این تبادل این بود که نگرانیها درباره استفاده احتمالی از ذخیره اورانیوم برای ساخت بمب اتمی در ایران کاسته شود.
هیات اعزامی ایران در ژنو موافقت اولیه با انجام چنین معاملهای را پذیرفت اما پس از بازگشت به تهران، پاسخ نهایی از سوی ایران دریافت نشد و بعدتر مقامهای ایرانی گفتند که سوخت موردنیاز برای رآکتور تحقیقاتی تهران را که اورانیوم با غنای ۲۰ درصد است خودشان تولید میکنند.
حالا علی اکبر صالحی با توجه به همان مذاکرات گفته است: "درخصوص تأمین سوخت رآکتور تهران، ما درخواست سوخت ۲۰ درصد داشتیم اما آنها پاسخ معقولی به ما ندادند و ما را مجبور کردند خودمان آن را تولید کنیم."
مقامهای ایران اکنون میگویند مواد لازم برای تولید سوخت برای رآکتور تحقیقاتی تهران را به دست آوردهاند و در صورتی که سوخت تولیدیشان وارد رآکتور شود "دیگر توجیهی برای مذاکره درباره تبادل سوخت وجود نخواهد داشت."
صالحی همچنین ضمن تاکید بر موضع همیشگی ایران در رد بکارگیری سلاح هستهای گفته است "ما تا ابد به دنبال بمب نیستیم […] اگر میخواستیم از بمب استفاده کنیم در جنگ تحمیلی از آن استفاده میکردیم."
علی اکبر صالحی، ۶۱ ساله، از معدود مقامهای ایرانی است که در عراق متولد شدهاست. او سیمایی آرام و ظاهری آراسته دارد و پس از سالها تحصیل یا تدریس در معتبرترین دانشگاههای فنی ایران و جهان به پرتنشترین بخشعرصه سیاسی ایران پرتاب شده است؛ فعالیت اتمی و دستگاه دیپلماسی.
او در دهه ۱۳۵۰ دورههای لیسانس و فوق لیسانس فیزیک را در دانشگاه آمریکایی بیروت گذرانده و، پیش از وقوع انقلاب در ایران، از دانشگاه ام.آی.تی آمریکا دکترای فیزیک گرفته است. صالحی برخلاف بسیاری از دیگر دیپلماتهای جمهوری اسلامی میتواند به خوبی به زبانهای عربی و انگلیسی صحبت کند.
در سالهای بعد از انقلاب، عمده فعالیتهایش در بخش آموزش عالی، تدریس و ریاست دانشگاه شریف متمرکز بود تا اینکه ۱۳ سال قبل با آغاز به کار دولت محمد خاتمی، به عنوان نماینده ایران در آژانس بینالمللی انرژی اتمی منصوب شد و ۴ سال در این مقام ماند.
صالحی در دوران نمایندگیاش در آژانس به دلیل دیدگاههای میانهرو مورد توجه کشورهای غربی قرارداشت و کسی بود که سند پیوستن ایران به پروتکل الحاقی معاهده منع گسترش سلاحهای هستهای را امضا کرد. پروتکلی که براساس بخشی از آن بازرسان آژانس میتوانستند به شکل سرزده از تاسیسات اتمی ایران بازدید کنند.
امضای این پروتکل در دوران ریاست جمهوری محمد خاتمی خشم محافظهکاران و منتقدان او را برانگیخت و مجلس از تصویب آن برای اجراییشدن سرباز زد.
از ۵ سال پیش که محمود احمدینژاد ریاست جمهوری ایران را به عهده گرفته، بارها ماجرای امضای پروتکل الحاقی را به مثابه لکه ننگی برای جمهوری اسلامی دانسته است.
به درستی مشخص نیست که موضع محمود احمدینژاد در قبال امضا کننده پروتکل الحاقی چیست. همچنین روشن نیست که صالحی، به عنوان سیاستمداری تحصیلکرده و بازمانده از دولت خاتمی، چگونه با دولتی همکاری میکند که نه در میان چهرههای دانشگاهی محبوب است و نه در میان کشورهای خارجی چهرهای مطلوب دارد.
صالحی در یکی از بحرانیترین دوران روابط ایران و آژانس بینالمللی انرژی اتمی، مدیریتی موفق از خود نشان داد و تا زمان حضور او در این نهاد، پرونده ایران به شورای امنیت برای وضع تحریمهای گسترده نرفته بود.
رابطه گرمی که صالحی با رسانههای ایرانی و بینالمللی در آن سالها ایجاد کرده بود خلاء ناشی از بیگانگی اغلب مقامهای جمهوری اسلامی با رسانهها را جبران میکرد. اما همین موضوع، حساسیت برخی از دیپلماتهای وزارت خارجه ایران را به دنبال داشت.
در آن زمان نماینده ایران در آژانس بینالمللی انرژی اتمی از سوی رئیس سازمان انرژی اتمی و با حکم رئیس جمهوری تعیین میشد اما با بالا گرفتن تنشها برسر فعالیتهای اتمی ایران، وزارت خارجه با این استدلال که امور دیپلماتیک باید در این وزارتخانه متمرکز باشد، فشارها برای تغییر صالحی را آغاز کرد.
صالحی پس از پایان ماموریتش در وین به تهران بازگشت و اندکی بعد به عنوان یکی از معاونان دبیرکل سازمان کنفرانس اسلامی در جده منصوب شد. تا اینکه در تابستان ۲۰۰۹ و با خالی شدن پست ریاست سازمان انرژی اتمی ایران از جده برای به عهده گرفتن این مقام به تهران فراخوانده شد.
انتصاب صالحی در این مقام تازه که همچنین یکی از معاونان رییس جمهور است تحولی در بدنه مدیران دولت احمدی نژاد محسوب می شد زیرا حلقه مدیران و وزیران و معاونان ریاست جمهوری در سالهای اخیر را چهرههایی کمتر شناخته شده تشکیل میدادند که اغلب پیشینیهای نظامی و امنیتی داشتند و یا از رابطهای محفلی با رئیس جمهور برخوردار بودند.
خبرنگارانی که در دوره ماموریت صالحی در آژانس به کرات با او گفتوگو کردهاند او را فردی صادق و صریح میدانند که دلبستگیهای میهنپرستانه دارد و گرچه همچون بسیاری از دیگر مقامهای ایرانی جای مهر بر پیشانیاش است اما تظاهری ریاکارانه در گفتار و رفتار نسبت به مسائل مذهبی از خود نشان نمیدهد.
دفاع او از حسین موسویان رییس سابق هیات مذاکرات اتمی ایران که سال گذشته از سوی وزارت اطلاعات ایران به جاسوسی متهم شد از سوی رسانهها اقدامی خیرهکننده و صادقانه قلمداد شد. حسن موسویان که مدتی نیز در تهران بازداشت شد و اکنون در آمریکا اقامت دارد همواره هدف انتقاد هواداران احمدینژاد قرارداشته است.
علی اکبر صالحی پیشینهای طولانی در لایههای مختلف فعالیتهای اتمی ایران، از تحقیق و تدریس تا ریاست سازمان انرژی اتمی دارد. حضورش در وزارت خارجه، فارغ از قدرتنمایی محمود احمدی نژاد در برابر رقیبان داخلی، می تواند نشانی از تمایل ایران به یافتن راه حلی برای بنبست اتمی باشد. بنبستی که سیاست خارجی ایران را نیز با خود به اغما برده است.
با این همه، حضور فردی مسلط به برنامه اتمی در راس دستگاه دیپلماسی ایران، ممکن است که الزاما راهگشای چنین بنبستی هم نباشد.
او زمستان گذشته در گفتگو با شبکه الجزیره به توانایی ایران برای غنیسازی اورانیوم تا حد کاربرد تسلیحاتی اشاره کرد و باراک اوباما را از انجام کاری که نتایج غیرقابل پیشبینی داشته باشد برحذر داشت.
ابراهیم گیلانی نام مستعار یک روزنامهنگار ایرانی و تحلیلگر مسایل خارجی مقیم لندن است.