از جشن و سرور تا شبهه و تردید
میترا فرنیک/ واشنگتن/ ۲۷ مهر ۱۳۸۸ (۱۳۸۸/۷/۲۷)
از جشن و سرور تا شبهه و تردید
میترا فرنیک/ واشنگتن/ ۲۷ مهر ۱۳۸۸ (۱۳۸۸/۷/۲۷)
(گروه ۵+۱) انجام شد، هم از سوی ایالات متحده و هم از جانب ایران، مثبت ارزیابی شد و طرفین مذاکره به تصریح اعلام کردند که این گفتوگوها میتواند راهگشای مذاکرات گستردهتر در مورد میزان و ماهیت برنامه هستهای ایران باشد.
تصمیم ایران و آمریکا برای آغاز این گفتوگوهای مقدماتی در اول اکتبر، تصمیمی مثبت بود و به نتایج جالب و حتی شگفتآوری منجر شد و بر بخشی از صحنهگردانان و نیروهای گوناگون موثر در فضای سیاسی پر سر و صدا و جنجالی ایران، تاثیرات جالب توجهی داشت.
همانطور که انتظار میرفت دولت ایران تلاش کرد تا با کنترل پوشش خبری رخدادهای مرتبط با ژنو و حتی هدایت جریان رسانهای در این زمینه، همچنان مصرانه بگوید که محور مذاکرات ژنو، بحث پیرامون بسته پیشنهادی ایران بود و ارتباط چندانی با برنامه هستهای این کشور نداشت.
از آنجایی که که محمود احمدینژاد، رئیس دولت دهم، چند ماه پیش از آغاز مذاکرات مدام تکرار و تاکید میکرد که بحث بر سر برنامه هستهای ایران خاتمه یافته و در اینباره دیگر مذاکرهای با ۵+۱ انجام نخواهد شد و پاسخ همه سوالات پیرامون برنامه هستهای نیز از طریق مباحثات فنی با آژانس بینالمللی انرژی اتمی داده خواهد شد، تاکید دولت بر محوریت بسته پیشنهادی ایران برای مخاطبان داخل کشور، اقدامی ضروری و اجتنابناپذیر بود.
اما طرح موضوعاتی از این دست نتوانست دوام چندانی داشته باشد. جریان اطلاعاتی که از سوی مطبوعات غربی و رسانههای فارسیزبان مستقر درغرب - بهخصوص تلویزیون بیبیسی فارسی - به راه افتاده بود، پوشش جزئیات مرتبط با این مذاکرات را نیز در بر میگرفت و بارها به تصریح اعلام شد که در واقع برنامه هستهای ایران محور مذاکرات ژنو بود.
گذشته از این، برداشت عمومی این بود که ایران در این مذاکرات با اقداماتی در مورد برنامه غنیسازی خود موافقت کرده است؛ در حالی که دولت احمدینژاد پیش از آن بارها تاکید کرده بود که هرگز با اقدامی در این زمینه موافقت نخواهد کرد.
بنابراین موضع رسمی ایران باید تغییر میکرد. سعید جلیلی، دبیر شورای عالی امنیت ملی و مذاکره کننده هستهای ایران و نیز دیگر مقامات حاضر در این نشست که نامی از آنها برده نشد، همچنان مصرانه میگفتند که سه موضوع اصلی مطرح شده در بسته پیشنهادی ایران، محور مذاکرات ژنو بود: مسائل سیاسی و امنیتی منطقه، همکاریهای اقتصادی در زمینه امنیت انرژی و تجارت و مسائل مرتبط با منع گسترش تسلیحات هستهای در سطح جهان.
جلیلی تایید کرد که ایران بهزودی اجازه بازرسی از تاسیسات تازه افشا شده غنیسازی در نزدیکی قم را صادر خواهد کرد، اما بلافاصله تاکید کرد که این امتیاز اعطا شده به ۵+۱ نیست. وی گفت این بخشی از توافقی عادی میان ایران و آژانس است، چرا که ایران یک هفته پیش از آنکه کشورهای جهان پس از کنفرانس خبری باراک اوباما در جریان نشست سالانه مجمع عمومی سازمان ملل از وجود چنین تاسیساتی باخبر شوند، اطلاعات مربوط به این تاسیسات را در اختیار آژانس قرار داده بود.
مذاکرهکنندگان ایرانی با پافشاری بر مواضع خود اعلام کردند که هیچگونه توافق نهایی بر سر انتقال اورانیوم با درجه پایین (پنج درصد) غنیشده ایران به روسیه برای تبدیل به اورانیوم ۲۰ درصد غنیشده و سپس انتقال آن به فرانسه برای تولید میلههای سوختی مورد استفاده در رآکتور تحقیقاتی تهران جهت مصارف پزشکی، صورت نگرفته است.
جلیلی به محض بازگشت به تهران، در کنفرانسی خبری گفت که در این زمینه مذاکراتی صورت گرفته، اما این فقط بخشی از درخواستی است که ایران پیشتر به آژانس بینالمللی انرژی اتمی ارائه کرده بود. به گفته وی، موضوع ارسال کل ذخایر اورانیوم غنیشده در نظنز به روسیه، آنطور که آمریکاییها از آن سخن میگویند، هرگز مورد بحث نبوده است.
یکی از مقامات حاضر در نشست ژنو که نخواست نامش فاش شود، در گفتوگو با خبرگزاری مهر ضمن ابراز نگرانی از اینکه دولت اوباما سعی دارد اینطور وانمود کند که ایران در مذاکرات ژنو از مواضع پیشین خود عقبنشینی کرده است، گفت که پیروز واقعی این مذاکرات ایران بود، چون پذیرش طرح ایران مبنی بر ارسال اورانیوم غنیشده به روسیه برای غنیسازی بیشتر، متضمن پذیرش غنیسازی در مقیاسی گستردهتر در داخل ایران است. این همان چیزی است که آمریکا پیش از این بارها آن را رد کرده بود.
پیروزی چیزی بود که در ذهن حامیان سرسخت داخلی احمدینژاد نیز نقش بسته بود. روز پس از مذاکرات، تیتر یک روزنامه تندروی کیهان این بود: «جان بولتون: ایران پیروز بزرگ مذاکرات ژنو.» کاملا آشکار بود که گردانندگان روزنامهای که همواره با این استدلال که «با گفتوگو با گرگ، هیچ چیزی نصیب بره نخواهد شد» بر ضد مذاکرات موضع گرفته است، تقریبا در تیتر همه خبرهایی که پیرامون این مذاکرات منتشر کردند، میخواهند اعلام پیروزی کنند؛ حتی اگر شده با نقل جملاتی از زبان چهرههای سرشناس - حتی نومحافظهکاری چون جان بولتون - یا مطبوعات برجسته آمریکایی، تلاش کنند تا این پیروزی را اثبات کنند.
در جریان مذاکرات، کیهان تصمیم گرفت تا با رویکردی متفاوت به سخنان خارجیها - حتی کسانی که موضع کاملا تخاصمآمیزی در قبال منافع ایران دارند - بهگونهای آنها را در این روزنامه تندرو که به انتشار خبرهای جعلی و دروغین معروف است منتشر کند که توجیه کننده موضع مقامات ایران باشد و واکنش مطبوعات غربی به این مذاکرات را نیز وارونه جلوه دهد. با چنین رویکردی، سخنان غربیها اگر موید موضع کنونی دولت ایران باشد، بدون هیچگونه نگرانی میتوان آن را کاملا درست دانست.
اما این جشنهای خودساخته برای پیروزی، فقط در میان حامیان سرسخت احمدینژاد هوادارانی یافت. گزارش آمیخته با تناقض از آنچه واقعا در ژنو رخ داد، منجر به برانگیختن سوالات فراوان و تریدهای جدی در مورد ماجرای ژنو شد. بهعنوان مثال، وبسایت میانهروی آینده که در جریان انتخابات از موسوی حمایت میکرد و همچنین سایت تابناک نزدیک به محسن رضایی، دیگر کاندیدای انتخابات ریاستجمهوری اعلام کردند که مشخص نیست ایران در ژنو دقیقا چه تعهداتی داده است.
هر دو وبسایت مذکور این پرسش را مطرح کردند که اگر ایران بر خلاف گفتههای آمریکا و نیز محمد البرادعی، دبیر کل آژانس بینالمللی انرژی اتمی، میگوید چون پروتکل الحاقی به معاهده منع گسترش تسلیحات هستهای (NPT) را نپذیرفت، ملزم به ارائه گزارش درباره آغاز احداث تاسیسات قم نبود و فقط باید شش ماه پیش از ارسال اورانیوم به این تاسیسات اطلاعات لازم را در اختیار آژانس قرار میداد، پس چرا ایران بدون آنکه اعلام کند این اقدامی داوطلبانه است، تعهد داده است که اجازه بازرسی سریع از این تاسیسات را صادر کند؟
سوالات بسیاری هم در مورد ماهیت هرگونه توافق برای انتقال اورانیوم غنیشده به روسیه مطرح شد. آیا توافقی در این زمینه صورت گرفت، یا به همین سادگی است که فقط احتمال دستیابی به توافق وجود دارد؟ آیا این شامل کل ذخایر اورانیوم غنیشده ایران خواهد شد، یا فقط بخشی از آن؟ چرا هیچ اطلاعاتی درباره جزییات این توافق در اختیار افکار عمومی و حتی مجلس شورای اسلامی در ایران قرار نگرفت؟ چرا در مورد تصمیماتی که در ژنو گرفته شده، تا این حد گزارشهای ضد و نقیض وجود دارد؟
نیروهای میانهرو سوالات مشخصی را پیرامون محتوای مذاکرات ژنو مطرح کردند، اما در سوی دیگر، اصلاحطلبان سلو نیروهای مخالف حکومت ایران در حالتی از بهت و حیرت فرو رفتند.
پیش از انتخابات ۱۲ ژوئن، مناظرههای انتخاباتی در مورد سیاستهای مرتبط با برنامه هستهای ایران به بحث پیرامون سیاست خارجی تهاجمی و تقابلجویانه احمدینژاد تبدیل شده بود. هر دو کاندیدای اصلاحطلب ریاستجمهوری - میرحسین موسوی و مهدی کروبی - موافق بودند که ایران نباید در مقابل خواستههای «غیرمنطقی» غرب مبنی بر تعلیق غنیسازی اورانیوم، تسلیم شود. اما استدلال آنها این بود که سیاست خارجی احمدینژاد بیجهت تقابلجویانه بوده و با تغییر دولت در واشنگتن بستر مناسبی برای مصالحه و دستیابی به توافقی مبتنی بر احترام متقابل که هم حقوق ایرانیان در آن به رسمیت شناخته شود و هم پاسخگوی نگرانیهای غرب درباره برنامه هستهای ایران باشد، فراهم شده است.
اگر انتخابات این دوره ریاستجمهوری در فضایی آزاد، مستقل و صلحآمیز برگزار شده بود و به پیروزی موسوی یا افزایش اعتماد به احمدینژاد میانجامید، این احتمال وجود داشت که اصلاحطلبان هم از مذاکرات ژنو استقبال کنند. در هر صورت اتفاقات رخداده از زمان انتخابات، دو نگرانی عمده برای اصلاحطلبان به وجود آورده است.
اولین نگرانی معطوف به آغاز مذاکرات است. اصلاحطلبان ایران نگران هستند که این مذاکرات به دولتی که آنها نامشروع میدانند، مشروعیت ببخشد. نگرانی دوم این است که به اعتقاد آنان سازش در خارج میتواند در حکم مجوزی برای ادامه سرکوبها در داخل کشور باشد.
این نگرانیها سبب شد اصلاحطلبان بخشی از تلاشهای خود را صرف بحث درباره جزییات گزارشهای منتشر شده از ژنو کنند و با تمرکز بر سازشهای صورت گرفته در این مذاکرات، بهگونهای طعنهآمیز بگویند دولت مدعی استقلال و نفی وابستگی در حال انجام معاملهبا غرب است تا در شرایطی که در داخل کشور بهوضوح با خلاء مشروعیت مواجه است، از این طریق بتواند مشروعیت بینالمللی کسب کند.
برداشتهایی از این دست را میتوان در کامنتهای مخاطبان در وبسایتهای میانهرو و یا حتی محافظهکار نیز مشاهده کرد. در میان حجم گستردهای از کامنتهای طعنهآمیز و طنزآلود، یکی از مخاطبان سایت تابناک پیشنهاد کرد که شعار هستهای احمدینژاد از «انرژی هستهای حق مسلم ماست» به «ارسال انرژی هستهای به خارج، حق مسلم ماست» تغییر یابد. مخاطبان دیگر هم به این نکته اشاره کردند که همین کسانی که امروز ادعای پیروزی میکنند، اگر در زمان محمد خاتمی چنین سازشهایی صورت میگرفت، آن را خیانت به ملت میخواندند.
وبسایت موج سبز آزادی که خود را صدای جنبش سبز ایران معرفی میکند، تا آنجا پیش رفت که مذاکرات ژنو را «تحقیرآمیز و خفتبار» خواند و گفت آنچه هواداران دولت از آن به عنوان پیروزی یاد میکنند، در حقیقت «جشن تسلیم هستهای» است. در پایان این مقاله در موج سبز آمده است که دولت پس از پرداخت هزینههای بسیار برای رویکرد تهاجمی خود، با ارسال سوخت هستهای به خارج از کشور موافقت کرده است، در حالی که دولت اصلاحطلب خاتمی تلاش کرده بود تا با تعلیق غنیسازی، اعتمادسازی کند و ایران پس از آن بتواند اورانیوم را تا حد لازم غنی کند و به خودکفایی دست یابد. دولت تن به این سازش داده است چون برخلاف آنچه میگوید بهشدت از تحریم صادرات بنزین به ایران میترسد و نیز پس از ۲۲ خرداد پایگاه داخلی و وجهه بینالمللی بسیار ضعیفی دارد.
تغییر رویکرد در سیاست خارجی و مسائل اقتصادی از ویژگیهای اصلی گروههای مختلف سیاسی در ایران پس از انقلاب بوده است. تغییر موضع ناگهانی ایران در مذاکرات هستهای که تحت تاثیر رویدادهای پس از انتخابات ریاستجمهوری صورت گرفت، واقعا شگفتآور است. تندروها طرفدار مذاکره شدهاند و اصلاحطلبان بهشدت به این تغییر موضع ناگهانی بدگماناند. با این همه، میانهروهای سیاسی در ایران همچنان ناظر و پیگیر جزییات این مذاکرات هستند.
بیتردید با توجه به فضای سیال سیاسی در ایران، هیچ تضمینی وجود ندارد که این مواضع پایدار بمانند. آنچه مشخص است این واقعیت است که در فضای بهشدت رقابتی سیاست در ایران، هرگونه نشانهای از بهبود روابط با آمریکا، از نظر تاثیرات احتمالی بر موازنه قدرت در داخل کشور با دقت بسیار مورد بررسی قرار میگیرد.